دیکشنری
مترجم
بپرس
غژنده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
غژنده. [ غ َ ژَ دَ / دِ ] ( نف ) نعت فاعلی ازغژیدن. برهم نشیننده و خزنده. رجوع به غژیدن شود.
فرهنگ معین
(غَ ژَ دِ ) (ص فا. ) رونده ، خزنده .
فرهنگ عمید
خزنده.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها