غوک ناک. ( ص مرکب ) ( از: غوک ، قورباغه + ناک ، پسوند اتصاف ) آنجا که دارای غوک بود. آنجا که قورباغه دارد. دارای غوک. دارای وزغ. باقورباغه : ضَفْدَع َ الماء؛ غوک ناک گردید آب. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
اسم ) جایی که غوک در آن بسیار بود محل پر قورباغه .