غولدنگ

لغت نامه دهخدا

غولدنگ. [ دَ ] ( ص مرکب ) غول تشنگ. آدم قدبلند بدترکیب. از معنی غول بمعنی دیو مأخوذ است. ( از فرهنگ نظام ).غول دنگ یا غوله دنگ بمعنی گرد و فربه و سمین. || شریر و فتنه جو و فتنه انگیز. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

غوله دنگ، شخ قدبلندوفربه، تنومندبدترکیب
( اسم ) ۱ - شخص قد بلند بد ترکیب ۲ - شریر فتنه جو .

فرهنگ معین

(لْ دَ ) (اِ. ) (عا. ) آدم درشت هیکل و بدترکیب .

فرهنگ عمید

شخص قدبلند و فربه، تنومند بدترکیب.

پیشنهاد کاربران

بپرس