غولدار

لغت نامه دهخدا

غولدار. ( نف مرکب ) دارنده غول.
- راه یا بادیه غولدار ؛ راهی یا بادیه ای که غول داشته باشد.
- || کنایه از جهان مادی و دنیا :
این راه غولدار و پل هفت طاق را
تا چارسوی هشت جنان چون گذاشتی ؟
خاقانی.
آن شب که سوی کعبه خلوت نهادروی
این غولدار بادیه را کرد زیر پا.
خاقانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس