غوطی
لغت نامه دهخدا
غوطی. [ غ ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به غوط ( اِخ ). رجوع به غوط و غوت و گُت شود.
- الفبای غوطی . رجوع به گُت و گتی شود.
- صنایع غوطی . رجوع به گُت و گتی شود.
غوطی. [ ] ( اِخ ) حسن بن علی بن روح بن عوانه دمشقی غوطی کفر بطنانی ، مکنی به ابوعلی. از هشام بن خالد ازرق روایت کند، و ابوبکربن مقری از وی روایت دارد. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 183 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید