دیکشنری
مترجم
بپرس
غوطه وری
/qutevari/
معنی انگلیسی
:
immersion
,
plunge
,
submergence
,
wallow
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
۱ - عمل غوطه ور غوطه خوردن ۲ - غواصی .
فرهنگستان زبان و ادب
{immersion} [ریاضی] فرمولدار
مترادف ها
immersion
(اسم)
غسل، غوطه وری
diving
(اسم)
غور، غوطه وری
plunging
(اسم)
غوطه وری
فارسی به عربی
انتقاع , غمر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها