طاقت یک موج او کراست که طوفان
صد یک آن بود و غوطه داد جهان را.
ابوالفرج رونی.
او [ شیر ] را در آب غوطه داد. ( کلیله و دمنه ).آب نتواند مر او را غوطه داد
کش دل از نفخ الهی گشت شاد.
مولوی.
تا گریبان غرق آتش بودم از اندیشه دوست غوطه در گل داد ناگه یاد آن رخساره ام.
طالب آملی.
در بهار سرخ رویی همچو جنت غوطه دادفکر رنگین تو صائب خطه تبریز را.
صائب تبریزی.