غوشه کردن. [ ش َ / ش ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دوانیدن دو اسب با یکدیگر، و آن معروف است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ذیل غوش ). با کلمه غوش بمعنی اسب جنیبت بی مناسبت نیست ، و در ترکی آذربایجانی غوشماق یا قوشماق بمعنی بستن دو یا چند چارپا به گاری یا درشکه و جز آن است و غوشا یا قوشا غالباً بمعنی همراه و جفت می آید، و معلوم نیست که ترکی است یا از فارسی گرفته شده است.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) دوانیدن دو اسب را با یکدیگر .
فرهنگ معین
( ~. کَ دَ ) (مص م . ) دوانیدن دو اسب را با یکدیگر.