- درغورگی مویز شدن ؛ کنایه از نرسیدن به مراد و ضایع شدن. ناامید شدن و از زندگی برخوردار نشدن. ( ناظم الاطباء ) :
آنها که اسیر عقل و تمییز شدند
در حسرت هست و نیست ناچیز شدند
رو بیخبری ز آب انگور گزین
کین باخبران به غوره میمیز شدند .
خیام.
در جوانی پیر گشتم از جفای روزگارهمچو انگوری که اندر غورگی گردد سکج.
شهاب الدین.
رجوع به «غوره ما مویز شد» ذیل غوره شود.- در غورگی مویز کردن ؛ پایمال کردن.ویران کردن. محروم ساختن. ( از ناظم الاطباء ).