غورگاه. [ غ َ / غُو ] ( اِ مرکب ) جای فرورفتن آب. محل غور. رجوع به غور شود. || جای فرورفتن. جای نهان شدن. منزل و جایگاه : ریشی نه که غورگاه غم نیست خاریده ناخن ستم نیست.
نظامی.
فرهنگ معین
(غَ وْ ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) ۱ - جای فرو رفتن آب ، محل غور. ۲ - جای نهان شدن . ۳ - منزل ، جایگاه .
فرهنگ عمید
جای غور، محل غور، جای فرو رفتن.
پیشنهاد کاربران
جایگاه محل محل فرو رفتن محل غور کردن محل ابتلا ریشی نه که غورگاه غم نیست خاریدهٔ ناخن ستم نیست ✏ �نظامی�