غور ملح
لغت نامه دهخدا
فان قتلت اخی ، اذ حم مقتله
فلست اوّل عبدربّه قتلا
لقیته طیباً نفساً بمیتته
لما رأی الموت لانکساً ولا وکلا
و قد دعوتک یوم الغور من ملح
الی النزال فلم تنزل کما نزلا
فلا عدمت امرء هالتک خیفته
حتی حسبت المنایا تسبق الاجلا
و لا اسنة قوم ارشدوک بها
سبل الفرار فلم تعدل بها سبلا.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید