غواش

لغت نامه دهخدا

غواش. [ ] ( ع اِ ) بانگ و آواز. همهمه و فریاد. ( دزی ج 2 ص 231 ).

غواش. [ غ َ شِن ْ ] ( ع ص ،اِ ) غواشی. ج ِ غاشیة. رجوع به غواشی و غاشیة شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی غَوَاشٍ: پوشاننده ها (غاشیة و به معنای ساتر و هر چیز پوشاننده است ، روپوش زین را هم از این جهت غاشیة السرج گویند وعبارت "لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ "یعنی عذاب به اهل دوزخ از پایین و بالا احاطه دارد . )
ریشه کلمه:
غشو (۲۹ بار)
غشی (۲۹ بار)

«غَواش» که در اصل «غواشی» جمع «غاشیه» بوده، به معنای پوشش است، و به خیمه نیز اطلاق می گردد، در آیه بالا ممکن است به معنای خیمه و یا به معنای پوشش بوده باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس