غنیه

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بی نیاز شدن توانگر گشتن ۲ - ( اسم ) بی نیازی توانگری ۳ - ( اسم ) چاره ۴ - ( صفت ) دارای جمال یا مال وافر .
آنچه برود از مردار زرداب و ریم که از مردار بالاید .

فرهنگ معین

(غَ یَ یا یِ ) [ ع . غنیة . ] ۱ - (مص ل . ) بی نیاز شدن ، توانگر شدن . ۲ - (اِمص . ) بی نیازی ، توانگری . ۳ - (اِ. ) چاره . ۴ - (ص . ) دارای جمال یا مال فراوان .

فرهنگ عمید

توانگری، بی نیازی.

پیشنهاد کاربران

بپرس