غنیه

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بی نیاز شدن توانگر گشتن ۲ - ( اسم ) بی نیازی توانگری ۳ - ( اسم ) چاره ۴ - ( صفت ) دارای جمال یا مال وافر .
آنچه برود از مردار زرداب و ریم که از مردار بالاید .

فرهنگ معین

(غَ یَ یا یِ ) [ ع . غنیة . ] ۱ - (مص ل . ) بی نیاز شدن ، توانگر شدن . ۲ - (اِمص . ) بی نیازی ، توانگری . ۳ - (اِ. ) چاره . ۴ - (ص . ) دارای جمال یا مال فراوان .

فرهنگ عمید

توانگری، بی نیازی.

پیشنهاد کاربران

غنی شدن
توانگر شدن
بی نیاز شدن
بردند به تحفه ها در آفاق
زان غنیه غنی شدند عشاق
✏ �نظامی�

بپرس