غنیمی

لغت نامه دهخدا

غنیمی. [ غ ُ ن َ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن علی غنیمی انصاری خزرجی. ملقب به شهاب الدین. فقیه و متتبع و از اهل مصر بود. نسبت او به غنیم یکی از اجداد وی میرسد. حواشی و شروحی درباره اصول و زبان عربی و همچنین رسائلی در ادب و منطق و توحید نوشته است. تولد او به سال 964 و مرگ او بسال 1044 هَ. ق. بود. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 67 ).

غنیمی. [ غ َ ] ( اِخ ) محمد ابراهیم. او راست : الباکورة العربیة و حدائق الانشاء که هر دو در مصر چاپ شده اند. ( از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1420 ).

غنیمی. [ غ َ ] ( اِخ ) محمود. او راست : منظومة اسماء اﷲ الحسنی النورانیة لمن اراد أن یصل الی اللطائف الرحمانیة و المعارف الاحسانیة. این کتاب در مصر به سال 1308 هَ. ق. به چاپ رسید. ( از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1420 ).

غنیمی. [ غ َ ] ( اِخ ) میدانی. نام وی سیدعبدالغنی و شاگرد ابن عابدین است. او راست : «ردالمختار» و «اللباب فی شرح الکتاب » که شرحی است بر «مختصر» امام احمد قدوری در فقه و به سال 1268 هَ. ق. آن را تألیف کرد. ( از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1420 ).

فرهنگ فارسی

احمد بن محمد بن علی انصاری خزرجی ملقب به شهاب الدین فقیه و متتبع مصری ( و. ۹۶۴-ف.۱٠۴۴ ه ق . ). وی حواشی و شروحی درباره اصول و زبان عربی و رسایلی در ادب و منطق و توحید نوشته است ( اعلام زرکلی ۶۷ : ۱ لغ . ) .

پیشنهاد کاربران

بپرس