غنوز. [ غ ُ ] ( ص ) بی درد و غافل و سست. ( ناظم الاطباء ). بیکار و بیشغل و آواره. ( فرهنگ شعوری ج 2 ورق 189 الف ). || ( اِ ) مشاهره و ماهیانه. ( از ناظم الاطباء ) ( اشتینگاس ).