غندی

لغت نامه دهخدا

غندی. [ غ َ ] ( اِ ) ابر. ( آنندراج ). ابر و سحاب. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ شعوری ).

غندی. [ غ َ ] ( اِخ ) نام دیوی از دیوان مازندران. ( فرهنگ شعوری ). نام دیوی که پدر اولاد دیو و پولاد دیو بود. رجوع به همین دو اسم شود.

پیشنهاد کاربران

یکی از گویش های زبان شغنی
غندی. یک ایل کهن است. مثل نویی سرکوهکی کرایی و. . .
نام طایفه ای بزرگ از ایل طیبی گرمسیری در استان کهگیلویه و بویر احمد - شهرستان کهگیلویه

بپرس