غند کردن

لغت نامه دهخدا

غند کردن. [ غ ُ ک َ دَ] ( مص مرکب ) درهم کشیدن. فراهم آوردن. چین آوردن : قطب بین عینیه ؛ غند کرد در میان دو چشمش. ( زمخشری ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) فراهم کردن درهم کشیدن .

پیشنهاد کاربران

واژه غند کردن در پارسی خراسانی و پارسی سیستانی به چم غند کردن میباشد
قایم کردن ، پنهان کردن

بپرس