غمگین و ناراحت
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
میشه بگید ناراحت هم معنی دلبستگی و افسرده و ناراحت هست یا نه
زمانی ازعشقم جداشدم ناراحتم حالشوازمادرش پرسیدم پریشون بودنمیدونم چیکار کنم ازخودم خسته شدم نمیتونم باهاش باشم من زن بیوم اون مجرده
اندوهگین
غمگین وناراحت
اندوهگین ( میشه گفت شکست عشقی خوردن هم هست )
اندوهیگین،
اشفته گی
آزرده، افسرده، اندوهگین، اندوهمند، اندوهناک، پژمان، تنگدل، حزین، دلتنگ، غمناک، غمین، گرفته، متاثر، متالم، محزون، مغموم، مکدر، ملول، مهموم، ناخرم، ناخوش، ناشاد، آسی
آسی
محزون
نیزار ها
غم زده
اندوهگین
افسرده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)