غمگساری کردن

لغت نامه دهخدا

غمگساری کردن. [ غ َ گ ُ ک َ دَ ]( مص مرکب ) غمخواری کردن. دوست و رفیق و غمخوار بودن. دلداری دادن. رجوع به غم ، غمگسار و غمگساری شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - غمخواری کردن ۲ - دوست بودن رفیق بودن .

پیشنهاد کاربران

بپرس