شد درین خشت خانه خاکی
خشت نمناک شد ز غمناکی.
نظامی.
دید کین خیلخانه خاکی نارد الا غبار غمناکی.
نظامی.
خاک زر شد هیأت خاکی نماندغم فرح شد خار غمناکی نماند.
مولوی.
کتبت قصة شوقی و مدمعی باکی بیا که بی تو بجان آمدم ز غمناکی.
حافظ.
|| ( ص نسبی ) منسوب به غمناک. شخص اندوهگین : چون گریزانی ز ناله خاکیان
غم چه ریزی بر دل غمناکیان.
مولوی ( مثنوی ).