غمناک گردیدن

لغت نامه دهخدا

غمناک گردیدن. [ غ َ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) اندوهگین شدن. غمناک شدن :
ز کین تو غمناک گردد عدو
زداشاب تو شاد گردد ولی.
منوچهری ( دیوان ص 230 ).
رجوع به غمناک شدن و غمناک گشتن شود.

پیشنهاد کاربران

- دل سپردن به غم ؛ غمگین شدن. قرین اندوه ساختن دل :
چنین گفت گر فور هندی بمرد
شما را به غم دل نباید سپرد.
فردوسی.

بپرس