غملی

لغت نامه دهخدا

غملی. [ غ َ لا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ غَمیل. ( المنجد ) . رجوع به غَمیل شود.

غملی. [ غ َ م َ لا ]( اِخ ) جایی است. ( منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس