غمقه
لغت نامه دهخدا
غمقة. [ غ َ م ِ ق َ ] ( ع ص ) زمین نمناک و گران. یا زمین نزدیک آب. لیلة غمقة کذلک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || قریة غمقة؛ دهی بسیارآب. ( مهذب الاسماء ). || لیلة غمقة؛ شب نمناک. شبی که باد در آن نوزد و نم آن بسیار باشد. ( از اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید