غمغمه

لغت نامه دهخدا

( غمغمة ) غمغمة. [ غ َ غ َ م َ ] ( ع مص ) بانگ کردن گاوان در حال ترسیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن گاوان هنگام ترس. ( از اقرب الموارد ). || بانگ کردن مبارزان در جنگ. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن دلیران هنگام کارزار. ( از اقرب الموارد ). || زیرلبی حرف زدن. ( دزی ج 2 ص 228 ). || ( اِ ) بانگ گاوان وقت بیم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). بانگ. ج ، غَماغِم. ( مهذب الاسماء ). || بانگ و خروش دلیران در کارزار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || سخن ناپیدا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سخنی که آشکار و روشن نباشد. ( از اقرب الموارد ). و اما غمغمة قضاعة فصوت لایفهم بقطع حروفه. ( درة الغواص حریری ).

فرهنگ عمید

بانگ کردن جنگاوران در جنگ.

پیشنهاد کاربران

ریشه واژه ی �قمقمه� یا �غمغمه� را در اوستایی و پهلوی بررسی کنیم. قبل از هر چیز، چند نکته باید روشن شود:
- - -
۱. غمغمه
معنی امروز: زمزمه یا گفتاری آرام و دل گیر.
ریشه شناسی:
...
[مشاهده متن کامل]

اوستایی: واژه ی gaoma - در اوستایی به معنای �غم� یا �درد� وجود دارد.
پهلوی: در زبان پهلوی، واژه هایی با ریشه ی gwm یا gwmh به معنای �غم� یا �اندوه� یافت می شود.
ساخت واژه:
�غمغمه� به نظر می رسد ترکیبی تقلیدی/صوتی باشد از دو عنصر مرتبط با �غم�: غم غمه ( یا تکرار صوتی �غم� ) . این نوع تکرار در فارسی متأخر رایج است و به ایجاد حالت آهنگین و زمزمه وار کمک می کند، مشابه واژه هایی مانند �نق نق� و �لم لم�.
نتیجه:
غمغمه می تواند به طور مستقیم با ریشه های اوستایی/پهلوی مرتبط باشد و شکل گیری آن با تکرار صوتی فارسی متأخر است.
- - -
۲. قمقمه
معنی امروز: بطری کوچک، ظرف آب.
ریشه شناسی:
اوستایی/پهلوی: در بررسی منابع اوستایی و پهلوی، هیچ واژه ی مستقیم و مستندی مشابه �قمقمه� برای ظرف یا آب یافت نمی شود.
ساخت واژه:
�قمقمه� به نظر می رسد واژه ای تقلیدی/عامیانه باشد که از تکرار صوتی �قم� �قمه� یا ترکیب های صوتی دیگر شکل گرفته است. مشابه روندی که در فارسی برای �قلقلک� و �لم لم� دیده می شود.
نتیجه:
قمقمه شواهد مستقیم در اوستایی یا پهلوی است و ریشه ی کهنی دارد بیشتر شکل گیری آن زبانی و تقلیدی است.
- - -
منابع معتبر پیشنهادی
۱. Boyce, Mary. A Grammar of the Zoroastrian Middle Persian Texts. 2nd edition. Leiden: Brill, 1981.
۲. Miller, C. An Introduction to the Pahlavi Language. London: Oxford University Press, 1967.
3. Windfuhr, Gernot L. Persian Grammar: History and Structure. 2009.
4. MacKenzie, David N. A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University Press, 1971.
5. Schmitt, R. Compendium Linguarum Iranicarum. Wiesbaden: Reichert, 1989.
6. Stilo, Donald L. Persian Middle and Modern: Historical and Comparative Perspectives. 2007.
- - -

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی غمغمه از ریشه ی واژه ی کمکمه فارسی هست خود این واژه از ریشه ی واژه ی کم فارسی هست
غمغمهغمغمهغمغمهغمغمه