غمزه ٔ لاجوردی

لغت نامه دهخدا

غمزه لاجوردی. [ غ َ زَ / زِ ی ِ وَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از نازها و غمزه های غیرمکرر باشد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). کنایه از ناز و غمزه. ( انجمن آرا ). ناز خنک بی محل. ( فرهنگ رشیدی ) :
افتاده اگر کبود چشم تو چه باک
از غمزه لاجوردیم ذوقی هست.
ظهوری ( از فرهنگ رشیدی ).

پیشنهاد کاربران