غم سنج. [ غ َ س َ ] ( نف مرکب ) آن که غم را بسنجد. مبتلا به غم. غمکش. غمدیده. غمزده : چو در بیداری و شادی بود رنج چه باشد حال بیداران غم سنج.امیرخسرو ( از آنندراج ).