غم انگیز
/qamangiz/
مترادف غم انگیز: تاثرانگیز، تاثرآور، درام، دردناک، غم آور، غمبار، ملال آور
متضاد غم انگیز: فرح انگیز
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) (موسیقی ) گوشه ای در آواز دشتی.
جدول کلمات
مترادف ها
شاق، غم انگیز، سنگین، گرانبار، ناگوار
غم انگیز، مصیبت بار، محنت بار
غم انگیز، فجیع، محزون، حزن انگیز
تاریک، غم انگیز، تیره، سیر، محزون، سایه دار
تاریک، غم انگیز، تیره، سیر، محزون، سایه دار
غم انگیز، محزون، حزن انگیز، اندوهگین، تعزیت امیز
غم انگیز، دل ازار، دلگیر، جانگداز، جانسوز
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
دراماتیک
یهنی نگاه ها یا کلماتی که با غم و اندوه همراه است
وقتی ما یه چیزی رامیبینیم و می شنویم و باعث غم و ناراحتی ما می شود غم انگیز میگوییم
سوزناک
چیزی که ما می بینیم و یا می شنویم و باعت درد و ناراحتی ما می شود
( غم آور ) غم آور. [ غ َ وَ ] ( نف مرکب ) غم انگیز. آنچه غم آورد. مُحزِن.
یعنی چیزی که باعث غم و اندوه ما شود به آن غم انگیز میگویند
آن چیزی که باعث ناراحتیمی شود
انچه انسان را اندوهگین می کند
چیزی که سبب غم ، اندوه و ناراحتی درون ما شود
به چیزی گفته میشود که باعث غم و اندوه ما میشود وما را ناراحت میکند🥺🥺
چیزی یا کاری که باعث می شود ما غمگین شویم
چیزی یا کاری که همراه با غم و اندوه است
تراژدی
حزین
چیزی که باعث غم شود
آن چیزی که باعث غم و اندوه ما شود را غم انگیز می نامند.
آنچه غم وغصه بیاورد غم آور
جانسوز، جگرسوز
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)