غلیزبند

لغت نامه دهخدا

غلیزبند. [ غ َ / غ ِ ب َ ] ( اِ مرکب ) پیش بند شیرخوارگان که آب دهانشان بر وی افتد. سینه بندی است که بر سینه و شکم طفل پوشند تا با لعاب دهان و شیر برگردانیده دیگر جامه ها را نیالاید. گلیزبند. غلیظبند نیز نویسند و آن صورت عربی است که به کلمه داده اند و صحیح نیست.

فرهنگ فارسی

( اسم ) پیش بند شیر خوارگان که آب دهانشان بروی افتد . توضیح نوشتن آن به صورت غلیظ بند غلط است .

فرهنگ عمید

پیش بندی که برروی سینۀ کودکان می بستند، سینه بند .

پیشنهاد کاربران

غلیزبند: [ عامیانه ] سینه بند کودک ، در زبان ترکی به آن دؤشلوک گفته می شود .
( ( چمدان را چسبید و درش را باز کرد و از توش یک بقچه قلمکار درآورد. لای بقچه را پس زد. روی همه چیزهای توی چمدان یک غلیزبند چیت گل گلی بود. ) )
( صادق چوبک ، چرا دریا طوفانی شده بود )

بپرس