غلمیج کردن

لغت نامه دهخدا

غلمیج کردن. [ غ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) غلغلیج کردن. غلغلک دادن. دغدغة. ( دهار ).

پیشنهاد کاربران

بپرس