غلطی


برابر پارسی: نابجا، نادرست

معنی انگلیسی:
false, wrong

لغت نامه دهخدا

غلطی.[ غ َ ل َ ] ( ق مرکب ) به غلط. از روی اشتباه : خانه فلان را میخواست ، غلطی در خانه ما را زد. || ( حامص ) سهو و خطا. ( ناظم الاطباء ). || ( جمله ) در اشتباهی. در غلط هستی. رجوع به غَلَط شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) از راه اشتباه بغلط : غلطی در خانه ما را زد .

پیشنهاد کاربران

توی یزد و بعضی مناطق، به کسی که به یک گروه تعلق نداره میگن "غلطیِ اون گروه"

بپرس