غلطان شدن

لغت نامه دهخدا

غلطان شدن. [ غ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) غلطیدن. غلتیدن. رجوع به غلتیدن و غلطیدن شود :
خروشید کای پهلوان سوار
یکی سنگ غلطان شد از کوهسار.
فردوسی.

پیشنهاد کاربران

بپرس