غلطان شدن. [ غ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) غلطیدن. غلتیدن. رجوع به غلتیدن و غلطیدن شود : خروشید کای پهلوان سواریکی سنگ غلطان شد از کوهسار.فردوسی.