درآمد ز زین گشت غلتان به خاک
همی گفت کای راست دادار پاک.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
بماندش یکی نیمه بر زین نگون دگر نیمه غلتان ابر خاک و خون.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
من شسته به نظاره و انگشت همی گزوآب مژه بگشاده و غلتان شده چون گوز.
سوزنی.
|| هرچیز گرد و مدور. || مروارید. ( ناظم الاطباء ). رجوع به غلطان شود.