غلت دادن

لغت نامه دهخدا

غلت دادن. [غ َ دَ ] ( مص مرکب ) غلتانیدن. غلطانیدن. غلط دادن.
- غلت دادن آواز ؛ تحریر. ترجیع صوت. بگردانیدن آواز.نغمه زدن در آواز. ترنم کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) غلتانیدن . یا غلت آواز . بگردانیدن آواز ترجیع صوت تحریر .

مترادف ها

roll (فعل)
گرد کردن، پیچیدن، گشتن، غلتیدن، غلت خوردن، غلتاندن، غلت دادن، غل دادن، غلتک زدن، بدوران انداختن، تراندن، تر دادن، تلاطم داشتن

فارسی به عربی

لفة

پیشنهاد کاربران

بپرس