غلبیربند

لغت نامه دهخدا

غلبیربند. [ غ َ ب َ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) آنکه غلبیر بندد. غربال بند. || کولی. رجوع به ترجمه مازندران و استرآباد ص 108 شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه غربال بندد غربال بند ۲ - کولی قرشمال غرشمال .

فرهنگ معین

( ~. بَ ) (ص فا. ) ۱ - غربال بند. ۲ - کولی ، قرشمال ، غرشمال .

پیشنهاد کاربران

بپرس