غلبکین

لغت نامه دهخدا

غلبکین. [ غ َ ب َ ] ( اِ ) به معنی غلبکن است که در پنجره و در باغ باشد، و آن را از چوب و نی به هم می بندند چنانکه از پس آن نگاه توان کرد. ( برهان قاطع ). دری باشد که از چوب بافته بود چون پنجره مشبک ، که در او نگه کنی هرچه در سرای در بود همه همی توان دید، و در دهقانان و باغها و مزرعه ها این چنین بسیار بود. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). رجوع به غلبکن شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - پنجره های شبکه دار که در پیش درها نصب کنند ۲ - دری از چوب باریک یا نی بافته چون پنجره ای مشبک که غالبا دهقانان در خانه یا باغ نصب کنند و از ورای آن باغ آشکار است .

فرهنگ عمید

= غلبکن

پیشنهاد کاربران

بپرس