غلبک
لغت نامه دهخدا
غلبک. [ غ ُ ب ُ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲ جاشنکیر. وی به منصب حجوبیت حلب رسید، و از مخالفان سرسخت تباهکاران بود. به سال هفتصدو شصت و اند درگذشت. ( ازالدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة ج 3 ص 218 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید