غلاه

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع غله ۱ - در آمدها از حبوب و نقود و جز آن ۲ - دسته ای از گیاهان تیره گندمیان که دانه های برخی از آنها را آرد کنند و بمصرف رسانند مانند گندم و برخی را آرد نکرده مصرف کنند مانند برنج ذرت و برخی هم بیشتر به مصرف خوراک دام ها و طیور می رسد مانند جو و چاودار و ارزن . ۳ - دانه گیاهان دسته غلات بالاخص به نام غلات خوانده می شود مانند گندم و ارزن و ذرت و جو و برنج و چاودار و جو و ترشک و غیره .

پیشنهاد کاربران

غُلاة یا غالیه جمع غالی در لغت به معنای تجاوز از حد است.
از فرقه های بزرگ شیعه که خود 131 فرقه می باشد و در حق حضرت علی و فزندانش ( دیگر امامان ) از حد اعتدال تجاوز کردند.
درست مثل یهود که اعتقاد داشتند عزیر پسر خداست و نصاری می گفتند مسیح پسر خداست این فرق غلاة دچار کفر شدند
...
[مشاهده متن کامل]

از مهمترین اعتقادات غالیان قائل شدن به الوهیت و نبوت برای امیرالمومنین و ائمه ( علیهم السّلام ) و شریک دانستن ایشان در خالقیت و یا رازقیت و آگاهی آنان از علم غیب و حلول خداوند در آنها یا اتحاد خداوند با آنان و تناسخ ارواح ائمه در بدن های دیگر و اعتقاد به اینکه با معرفت آنان اطاعت خداوند و ترک معصیت الهی لازم نیست. از آنان مدد و شفا می گیرندو در حق آنان غلو می کنند این اسم از سوره نساء آیه ۱۷۱یا اهل الکتاب لاتغلوا فی دینکم و لاتقولوا علی اللّه الا الحق؛ گرفته شده حضرت علی دستور به سوزاندن آنها داد ( ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه/ بحار الانوار، ج۲۵، ص۳۴۶ ) از فرق غلاة عبارتند از ابراهیمیه/اثنینیه/احدیه/ازدریه/ازلیه/اسحاقیه/اعضائیان/بابکیه/امریه/بدائیه/بلالیه/باجوان/ایوبیه/جناحیه/حسینیه/حلولیه/ذمیه/ذمامیه/ذقولیه/ذبابیه/دانقیه/خمسیه/خماریه/خطابیه/حمزویه/حلاجیه/حلمانیه/سبائیه/سلمانیه/زندقیه/علویه/عمریه/عمرویه/غالیه/فارسیه/. . . . . . . . وغیره که بحث طولانی می شود

کسانی که به خدا بودن یکی از امامان عقیده دارند.
جمع غَلَوَة است که اعلال گشته وغلاة شده مانند قُضاة به معنی غلو کنندگان
این لفظ در حاشیه ابو طالب بر سیو طی قسمت خطبه مصنف
جمع غالی، از حد در گذشتگان، غُلُوّ کنندگان

بپرس