غلاظ شداد

لغت نامه دهخدا

غلاظ شداد. [ غ ِ ظِ ش ِ ] ( ص مرکب ) ( ملائکه ٔ... ) فرشتگان سخت و درشتخو و سنگدل. ستبرجگران سخت خشمان. ( کشف الاسرار ج 10 ص 153 ). مأخوذ است از آیه «علیها ملائکة غلاظ شداد». ( قرآن 6/66 ). غلاظ، ج ِ غلیظ. رجوع به شداد شود.
- مأمورین غلاظ شداد ؛مأمورین سخت و درشتخو و قسی القلب.

پیشنهاد کاربران

در لغت به معنی سخت دل و بی عاطفه است، ولی در تداول به صورت عطف یعنی غلاظ و شداد به کار می رود و لزوما بار منفی یا مثبت ندارد و بیشتر در مواردی به کار می رود که اشخاصی صرفا به دلیل شغل یا موقعیت های خاصی
...
[مشاهده متن کامل]
که در آن قرار داشته اند مانند پزشکان و پرستاران و مامورین زندان و غیره، دیدن و شنیدن رنج و درد و ناله که برای دیگران بسیار آزار دهنده است، برای ایشان عادی شده است.

بپرس