غلا

/qalA/

مترادف غلا: غل، قحط، قحطی، گرانی، گرسنگی

معنی انگلیسی:
dearth

لغت نامه دهخدا

غلا.[ غ َ ] ( ع اِمص ) قحطی و گرانی نرخ غله و دیگر مأکولات. ( ناظم الاطباء ). رجوع به غلاء شود : فضلای عصر در ذکر آن غلا منظومات بسیار گفتند. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 هَ. ق. ص 330 ). و عاقبةالامر در قلعه غلا و قحط و وبا ظاهر گشت. ( جامع التواریخ رشیدی ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) گران شدن نرخ چیزی ۲ - ( اسم ) گرانی ۳ - تنگی سختی ( زندگی ) یا قحط و غلائ . خشکسالی و گرانی .

فرهنگ عمید

گران شدن نرخ، گرانی نرخ.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
غلل (۱۶ بار)

پیشنهاد کاربران

در لکی :
۱_ کلاغ
۲_ حیاط خانه
۳_ قلعه
غُلا/gh�la / کمین
مانند:
لالا هنگام جسته، غُلا کرده و نبات غرشمال را بر زمین کوبیده، . . .
کلیدر
محمود دولت آبادی
در زبان خوانساری - پارسی باستان
کلاغ
جوش آوردن
در زبان لری بختیاری به معنی
کلاغ
Qela

بپرس