غفلتا
/qeflatan/
مترادف غفلتا: بغتتاً، غافلگیرانه، ناگهان، یک دفعه، یک مرتبه، یکهو
برابر پارسی: ناگهان، ناگاه، سرزده
معنی انگلیسی:
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. بدون تٲمل، به ناگاه.
مترادف ها
ناگهان، غفلتا
ناگهان، غفلتا، یک بارهای، اتفاقا، سرزده، بطور غافلگیر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
غفلتا وارد شدن=سر رسیدن
بی هوا
نمونه:
برخی ها نیز چون هلو می مانند که تا نام شان را ببری، بپرند به گلویت؛ آن اندازه بی هوا که تنها شیرینی اش را بچشی و دیگر به هیچ چیز نیندیشی؛ به همین سادگی!
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/04/blog - post_74. html
نمونه:
برخی ها نیز چون هلو می مانند که تا نام شان را ببری، بپرند به گلویت؛ آن اندازه بی هوا که تنها شیرینی اش را بچشی و دیگر به هیچ چیز نیندیشی؛ به همین سادگی!
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/04/blog - post_74. html
یکمرتبه