غفلت کردن


معنی انگلیسی:
neglect, spare

لغت نامه دهخدا

غفلت کردن. [ غ َ / غ ِ ل َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) غافل بودن. غفلت ورزیدن. غفلت داشتن. تغاضی. ( منتهی الارب ). رجوع به غفلت و غفلة شود : آن دیگری که تحرزی داشت... با خود گفت غفلت کردم. ( کلیله و دمنه ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) غفلت ورزیدن غفلت داشتن .

واژه نامه بختیاریکا

تی در بریدن ( تی در چیدن ) ؛ در پائیدِن؛ غافِل نَکردن

مترادف ها

neglect (فعل)
فروگذار کردن، غفلت کردن، مسامحه کردن

overlook (فعل)
چشم پوشی کردن، غفلت کردن، مسلط یا مشرف بودن بر

فارسی به عربی

اهمال

پیشنهاد کاربران

بپرس