غطمطه

لغت نامه دهخدا

( غطمطة ) غطمطة. [ غ َ م َ طَ ] ( ع مص ) اضطراب موج دریا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ازاقرب الموارد ) ( تاج العروس ): غَطْمَطَة بحر؛ فراوانی آب آن و بزرگ بودن امواج آن. ( از اقرب الموارد ). تطام الامواج. ج ، غَطامِط. ( نشوء اللغة العربیة ). || جوشش دیگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). غلیان دیگ. ( اقرب الموارد ) ( تاج العروس ). || خروش توجبه در رودبار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ): غَطْمَطَة سیل ؛ خروشیدن آن هنگام سرازیر شدن در وادی. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نشوءاللغة العربیة ص 118 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس