( غطغطة ) غطغطة. [ غ َ غ َ طَ ] ( ع مص ) غطغطة بحر؛ جوشیدن موج دریا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بلند شدن امواج دریا. ( اقرب الموارد ). || غطغطة قدر؛ خروشیدن و سخت جوش زدن دیگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). به صدا آمدن و سخت جوشیدن دیگ. ( اقرب الموارد ). || غطغطة نوم ؛ چیره گردیدن بر کسی خواب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). غلبه نوم بر کسی. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) حکایت کردن آوازی که قریب به بانگ سنگخوار باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). حکایة صوت یقارب صوت القطا. ( اقرب الموارد ).