غضیف

لغت نامه دهخدا

غضیف. [ غ ُ ض َ ] ( اِخ ) نام جایی است. ( از معجم البلدان ).

غضیف. [ غ ُ ض َ ] ( اِخ ) ابن حارث بن غضیف ثمالی یا سکونی. صحابی است ، و الصواب بالظاء. ( منتهی الارب ).صاحب تاج العروس گوید: غضیف بن حارث کندی یا حارث بن غضیف ثمالی یا یمانی یا سکونی ، نزیل حمص بود. یا درست آن به طاء است. رجوع به الاصابة جزء خامس ص 189 و 199 و رجوع به غطیف شود.

غضیف. [ غ َ ] ( اِخ ) ابن حارث سامی ، مکنی به ابواسماء. تابعی است. صاحب الاصابة گوید: غضیف بن حارث کندی تابعی معروفی است و ابن عبدالبر بین این غضیف بن حارث کندی و غضیف بن حارث دیگر فرق قائل شده است لیکن نگفته است که شخص اخیر صحابی بوده یا نه. رجوع به الاصابة جزء خامس ص 199 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس