غضبناک

/qazabnAk/

مترادف غضبناک: تندخو، خشم آلود، خشمگین، خشمناک، دژآهنگ، دمان، ژیان، عصبانی، غضب آلود، قهرآلود، نژند، هار

برابر پارسی: خشمناک، خشمگین

معنی انگلیسی:
angry, irate, wroth

لغت نامه دهخدا

غضبناک. [ غ َ ض َ ] ( ص مرکب ) خشمگین. ( آنندراج ). خشمناک. ( ناظم الاطباء ). غضوب. غضبان. ذامر. ( منتهی الارب ) :
غضبناک و خونریز و گستاخ چشم
خدای آفریدش ز بیداد و خشم.
نظامی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) خشمگین خشمناک .

فرهنگ عمید

خشمناک، خشمگین.

مترادف ها

wroth (صفت)
خشمگین، براشفته، ظالم، غضبناک

wrathful (صفت)
خشمگین، سترگ، عصبانی، غضبناک، برانگیخته، قهر الود، تلافی دراورده

enraged (صفت)
غضبناک

vehement (صفت)
غضبناک

پیشنهاد کاربران

بپرس