غشو. [ غ َش ْوْ ] ( ع مص )آمدن نزدیک کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). آمدن. ( دزی ج 2 ص 213 ). || ( اِ ) کُنار. ( منتهی الارب ). میوه سدر. ( از اقرب الموارد ).