( غشمرة ) غشمرة. [ غ َ م َ رَ ] ( ع اِمص ) ستم. || ( اِ ) آواز. ج ، غَشامِر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || خشم و غضب. ( دزی ج 2 ص 213 ). || ( مص ) پیش آمدن توجبه. پیش آمدن سیلاب. || به نااستواری و گزاف کار کردن. ستم کردن. || خودرأیی کردن در حق و باطل وبی باکانه درآمدن در کار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).