از دهان تو همی آید غساک
پیر گشتی ریخت مویت از هباک.
طیان ( از فرهنگ اسدی ).
این کلمه باغساق که در قرآن آمده چنین مینماید که یک چیز است وغشاک مصحف آن یا صورتی از آن است. رجوع به غوشاک و غساق شود. || نوعی ساس که در فرش و جز آن پنهان شود و اگر آن را بکشند بوی بد میدهد. ( از فرهنگ شعوری ج 2 ورق 181 الف ).