غسانیة. [ غ َس ْ سا نی ی َ ] ( اِخ ) گروهی از مرجئه ، و از یاران غسان کوفی میباشند. گویند ایمان عبارت است از شناسایی حق و پیمبرش ، و بر آنچه از هر دوی آنان رسیده بر سبیل اجمال ، نه بر طریق تفصیل. و ایمان کم و زیاد شود، و قید اجمال در شناسایی ، مانند آنکه میگویند: حج واجب است ، اما اگر ندانستیم کعبه کجاست ، و شاید جایی غیر از مکه باشد، یا خداوند محمد( ص ) را مبعوث کرد، ولی نمیدانیم همان کس است که از مدینه ظهور کرد یاغیر اوست ، بر ما حرجی نیست. و غسان این اقوال را ازتعلیمات ابوحنیفه نقل میکند در صورتی که نسبت این گفتار به او افتراء است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به ترجمه الفرق بین الفرق چ مشکور، ص 208 شود.
غسانیة. [ غ َس ْ سا نی ی َ ] ( اِخ ) زنی ادیبه از ادبای مشهور اندلس بود و چون از مملکت بجانه بود به غسانیه بجانیه معروف است. از اشعار اوست :
عهدتم و العیش فی ظل وصلهم
انیق و روض الوصل اخضر فینان
لیالی سعد لایخاف علی الهوی
عتاب و لایخشی علی الوصل هجران.
( از قاموس الاعلام ترکی ).